سود آهن فروشی چقدر است؟
تصور رایج دربارهی حرفهی آهنفروشی این است که آهنفروشان هم سودهای کلانی میبرند و هم شغل راحتی دارند اما به این دیدگاه باید با شک و تردید نگریست. فضای بازار آهن کاملا رقابتی است و آهنفروشان با چالشها و ریسکهای زیادی روبهرو هستند و تنها آهنفروشان باتجربه، تیزهوش و کاربلد هستند که میتوانند در میان رقبا خود را بالا کشیده و رشد کنند.
اما آیا این بدان معناست که آهنفروشان سود کمی دارند. خیر اینطور نیست چرا که هر بنگاه اقتصادی زیاندهی نمیتواند زیاد در بازار دوام بیاورد و دیر یا زود کار خود را تعطیل کرده و از بازار حذف میشود حالا فرقی ندارد آهنفروش و طلافروش باشد یا بغال و نجار. بنابراین آهنفروشان مانند دیگر بازاریان سودهای نرمالی کسب میکنند که اگر جز این بود کار خود را تا به حال تعطیل کرده بودند و سراغ شغل و حرفهی دیگری رفته بودند.
چالش آهن فروشان
اما اینطور نیست که هر کس آهنفروش شود نانش در روغن باشد شاید به ازای هر یک آهنفروشی که ظرف یکی دو سال اخیر توانستهاند در بازار آهن رشد کرده و خود را بالا بکشند 2 یا 3 آهنفروش تازه وارد یا حتی با تجربه و قدیمی ورشکست شده و زمین خوردهاند. اغلب کسانی که در این کسبوکار سرمایهگذاری کردهاند میلیاردها تومان از سرمایههای خود را به این کار اختصاص دادهاند درحالی که میتوانستند سرمایههای خود را به سمت بازارهای دیگر مثل بازار طلا و ارز ببرند و از فعالیتهای سوداگرانه سودهای هنگفت و بیدردسر بدست بیاورند اما آنها راه سختتر و پرریسکتر را انتخاب کردهاند به امید کسب سودهای بالاتر که البته این مسیر برای جامعه ارزش بیشتری نیز خلق میکند. بر خلاف تصور عموم جامعه آهنفروشان و واسطهگران بازار آهن هم اشتغالزایی میکنند و هم اینکه معاملات آهن را در بازار تسهیل میکنند و باعث رونق بازار میشوند.
نقش کلیدی آهنفروشان در بازار آهن
آهنفروشان به خوبی فولادسازان و نوردکاران را به مصرفکنندهی نهایی وصل میکنند و در نقش یک تسهیلگر و سرعتدهنده هر دو بازیگر اصلی بازار آهن یعنی تولیدکننده و مصرفکننده را به خوبی با یکدیگر پیوند میدهند بدون آنکه نیاز باشد این دو مستقیما با یکدیگر در ارتباط قرار گیرند. آهنفروشان میتوانند از طریق خرید بلندمدت از فولادسازان نقش تأمینکنندهی مالی کارخانجات فولادی را نیز بازی کنند. بسیاری فعالیت حرفهای آهنفروشان را با نسبت دادن لفظ دلالی به آنها کوچک میشمارند اما یک اقتصاد سالم به واسطهگران صنعتی یا دلالان خرد و درشت نیاز دارد. دلالانی که از هیچ رانت و انحصاری برخوردار نیستند و مجبور به رقابت با دلالان بزرگ و کوچک دیگر هستند در نهایت بیشترین نفع را به مصرفکننده نهایی میرسانند چرا که آهنفروشان برای از دست ندادن بازار ناگزیرند روز به روز خدمات بهتری به مشتریان خود بدهند و در حالی که آهنفروشان در دنیایی کاملا سرخ بر سر سهم بازار با یکدیگر میجنگند و تنها شماری از آنان از این ورطهی خونین جان سالم به در میبرند مصرفکنندگان آهن در دنیایی آبی و پرآرامش از خدماتی که آنها ارائه میدهند لذت میبرند و درنهایت با کمترین قیمت ممکن میلگرد مورد نیاز خود را خریداری میکنند.
سود آهنفروشان هنگفت است؟
در واقع کسانی که تصور میکنند آهنفروشان سودهای هنگفتی بدست میآورند هزینه فرصت سرمایههای کلانی که در این حرفه وارد شده است را لحاظ نکرده و نادیده میگیرند. آهنفروشی که میتوانست 5 میلیارد تومان از سرمایههای خود را در بانک سپردهگذاری کند و بدون هیچ ریسک و زحمتی در پایان سال 1 میلیارد تومان به سرمایههای خود اضافه کند و یا اینکه کل سرمایهی خود را به خرید مسکن یا خودروی خارجی اختصاص دهد و پس از 2-3 سال با جهش قیمت دلار و مسکن سود قابل توجهی بدست آورد آن هم بدون زحمت چندانی و صرفا با انجام یکی دو معامله اگر در شغل آهنفروشی بتواند 40 یا حتی 50 درصد سود سالانه هم بدست بیاورد نمیتوان گفت سود هنگفتی کرده است.
سود آهنفروشان چقدر است؟
میلگرد این روزها در بورس کالا با قیمت میانگین 14 و 850 تومان معامله میشود اما قیمت میانگین میلگرد در بازار آزاد چیزی حدود 15 هزار و 100 تومان است و این یعنی آهنفروشی که میلگرد را از بورس خریده و در بازار آزاد میفروشد نهایتا بتواند بر روی هر کیلو میلگرد 250 تومان سود کند آن هم در شرایطی که پیش از ارزانی میلگرد بتواند برای میلگردهای خود مشتری پیدا کند و گر نه باز هم حاشیه سودش کمتر شده و حتیب ممکن است برای راضی نگه داشتن مشتری خالی فروشی کرده یا حتی ضرر بدهد.
بنابراین اگر شرایط بازار و اقتصادی مردم مساعد باشد آهن فروش نهایتا بتواند بر روی هر معامله 1 تا نهایتا 2 درصد سود کسب کند که البته این سود خالص آهنفروشان نبوده و باید از آن هزینههای جاری، پورسانت، رشد و توسعه کسبوکار و دستمزد کارکنان و... را هم از آن کاست. با این حال آهنفروشان موفق از طریق افزایش فروش خود از طریق مشتریمداری و بازاریابی میتوانند حجم فروش خود را بالا برده و در نهایت سودهای خوبی بدست آورند به شرطی که بتوانند برای خود نسبت به رقبا مزیتی رقابتی خلق کرده و ریسکهای کسبوکار خود را مدیریت کنند.