قیمت ورق بازیچه دست دلالان
به صورتیکه میزان صادرات لوله و پروفیل در ایران به صفر رسیده است و لذا تحریم نیز بر صادرات آن ها مؤثر بوده است. در این شرایط، برخی تولیدکنندگان به جای تسلیم شدن، به دنبال تولید محصولات خاص به تقاضای بالا رفته اند که لازمه آن واردات ماشین آلات و تجهیزات جدید و به روز رسانی خطوط تولید است.
وضعیت صنعت لوله و پروفیل را در امسال چگونه ارزیابی می کنید؟
متأسفانه صنعت لوله و پروفیل کشور در سال 1400 در بخش مصرف با رکود مواجه شد و در همین حال نتوانستیم مانند سال گذشته صادرات داشته باشیم. دلیل کاهش صادرات امسال گرانتر بودن تامین مواد اولیه یعنی ورق فولادی در کشور می باشد. قیمت ورق داخلی نیز گرانتر از ورق در کشور های دیگر از جمله ترکیه است و این کشور ورق خود را به صنایع مصرف کننده داخلی ارزانتر به فروش می رساند. همچنین اگر مصرف کننده ای قصد واردات ورق سیاه به کشور داشته باشد، باید 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده، کرایه حمل و نقل و عوارض وارداتی را پرداخت کند که در این صورت، واردات نیز صرفه اقتصادی نخواهد داشت. بنابراین تولید محصول با ورق داخلی و صادراتی گرانتر از خارج خواهد بود و برای صادرات محصولات خود نمیتوانیم با تولیدکنندگان خارجی رقابت کنیم. سخن کلی این است که امسال برای قوطی و پروفیل سال خوبی نبوده است.
وضعیت تامین مواد اولیه چگونه است؟ آیا تامین ورق به موقع انجام میشود؟
هم نرخ عرضه بالاست و هم اینکه با نوع عرضه، میان خریداران در بورس کالا رقابت انجام میشود که به علت رقابت صورت گرفته، نرخ معامله به شدت افزایش می یابد. عرضه به صورت نامنظم صورت میگیرد و هم اینکه میزان تقاضا از میزان عرضه بیشتر است. به این موارد واسطه را نیز اضافه کرد که با تقاضای بالا در زمان عرضه به افزایش نرخ دامن میزنند. همچنین معاملات که تا پیش از امسال به صورت اعتباری و نقدی انجام می شد، به یک باره به صورت نقدی تغییر یافته است. این موضوع باعث شده برخی تولیدکنندگان به دنبال تامین مواد اولیه با هر قیمتی هستند، دست به هرکاری بزنند و پای دلالان نیز به معاملات بیش از گذشته باز شود. دلال با توجه به خرید تولیدکننده از بورس، سهم خود را به صورت ورق یا به صورت نقدی از معامله برمیدارد و این ورق نیز در بازار آزاد به فروش می رود که بازار سیاه ورق را در کشور به وجود می آورند. متأسفانه دلالان به میزان زیادی در قیمت گذاری ورق دخیل هستند و نرخ فروش در بازار سیاه یعنی خارج از بورس را نیز تعیین می کردند. بدین ترتیب ورق در بازار سیاه گرانتر از بورس کالا معامله می شود. توجه به این نکته ضروری است که نرخ پایه ورق شرکت فولاد مبارکه در بورس نیز کمی بالاتر است و برای مصرف کننده ای که قصد صادرات دارد تامین ورق به قیمت های کنونی به صرفه نیست به همین دلیل بسیاری از شرکت ها نتوانستند همانند سال های گذشته، محصولات خود را به دیگر کشورها صادر کنند.
وزرات صمت اقدام به تقسیم بندی نوع عرضه ورق فولادی برای مصرف کنندگان مختلف کرده است؛ ایا این اقدامات میتواند به کاهش التهاب ورق کمک کند؟
این تقسیم بندی تفاوت چندانی در بازار ایجاد نکرده و قیمت و شرایط بازار بهتر نشده است. فولاد مبارکه بر اساس زمام امور توزیع و راستی آزمایی واحدهای مصرف کننده ورق فولادی را در دست داشت و به ظرفیت سنجی واحدها به همراه نماینده سازمان صنعت، معدن و تجارت استانی و تشکیل مربوط می پرداخت. این شرکت به کمک مشتریان مصرف کنندگان واقعی را شناسایی میکرد و این امر باعث می شد به هر واحد تولیدی به اندازه توان آن ورق داده شود.
اگر زمام تنظیم بازار به دست مصرف کننده واقعی و فولاد سپرده شود قطعا نتایج بهتری حاصل خواهد شد و مصرف کنندگان مشکل چندانی با این موضوع ندارند. زمانیکه تنظیم بازار از فولاد مبارکه و مصرف کننده سلب شود دیگر این شرکت به عنوان عرضه کننده هیچ شناختی از خریدار ندارد و چاره ای جز فروش به آن در بورس کالا نیست. زمانیکه که تولید واقعی قادر به تامین ورق از بورس کالا نیست به ناچار به بازار آزاد روی می آورد تا ورق خود را از این طریق تامین کند اما این ورق بسیار گران است و هزینه تولید با استفاده از این ورق افزایش می یابد که در نتیجه تولیدکننده قادر به صادرات با ورق تامین شده از بازار آزاد نیست.